وقت خوش دیدار
|
|
در جمکران قلب من وقت خوش دیدار کو؟ وقت خوش دیدار آن ماه شب ده،چار کو؟
من روزه دار عشقم و من تشنه ی لعل لبش وقت اذان عاشقی،هنگامه ی افطار کو؟
دیریست برده دل زمن،آن دلبر شیرین سخن آن دلستان، آن دلربا، آن دلبر و دلدار کو؟
من از فراق روی او هستم اسیر دام غم بر این اسیر دام غم، غم پرور و غمخوار کو؟
خواهم که راز خویش را افشا کنم، افشا کنم این راز پنهان مانده را، آن محرم اسرار کو؟
او یوسف حسن است و من، هستم خریدار رخش امّا به قدر قیمتش، ما را زر و دینار کو؟
گر چشم بگشایم دمی، مولا همیشه با من است بهر تماشای رخش یک دیده ی بیدار کو؟
تنهای تنها مانده ام، از قافله جا مانده ام از قافله جا مانده را، وقت خوش دیدار کو؟؟؟
|
سه شنبه 88 مهر 28 |
نظر بدهید
|
|
|
|