آقا سلام، ماه محرم رسید باز
فصل عزا و گریه و ماتم رسید باز
در طول سال در غمتان نوحه خوانده ایم
ماه عزا و غصه ی اعظم رسید باز
آقا سلام، در غم تو نوحه خوان شدیم
از غصه مثل دختر تو قد کمان شدیم
گفتند خورده بر لب تو چوب خیزران
ما در غمت ز دیده ی خود، خون چکان شدیم
آقا سلام، ماه عزاداریت رسید
ماه عزا و درد و گرفتاریت رسید
هل من معین بگو که تو را یاریت کنند
فصل عزا و وقت هواداریت رسید
آقا سلام، مقدمتان روی چشم ما
اینجاست غاضریه همان خاک کربلا
اینجاست کربلا و شود کربلای خون
وقتی که سر ز پیکر تو می شود جدا
آقا سلام، لب بگشا آیه ای بخوان
وقت نماز از سر نی سر بده اذان
سر داده ای که سربلند بر آیی ز آزمون
هر گز نداده هیچکسی چون تو امتحان
آقا سلام، خوب ببین ازدحام را
از ما سلام از تو علیک السلام را
ما عامیانه در غم تو گریه می کنیم
سخت است سخت غصه ی بی التیام را
آقا سلام، ماه عزا ماه ماتم است
ماه به خون نشستن و ماه محرم است
از داغ سخت و غصه ی جانسوزت ای امام
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آقا سلام، مادر تو داغدار توست
چون شام تار، روز تو و روزگار توست
خون تو ریخت در ره حفظ و بقای دین
ای اصل دین، که جان جهانی نثار توست
آقا سلام، رخت عزا بر تنم ببین
بنگر که که در عزای تو هستیم غم نشین
می خورد چون که سنگ جفا بر جبین تو
از روی نیزه خون تو می ریخت بر زمین
آقا سلام، نوحه سرایت شدیم ما
پا تا به سر شریک عزایت شدیم ما
چون در غمت ز دیده ی خود خون گریستیم
ممنون لطف و مهر و عطایت شدیم ما