شعر شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام
|
|
1
در ره شام ستم سخت فداکاری کرد با تن او غل و زنجیر وفا داری کرد
خیمه در آتش بیداد و ستم شعله کشید سوخت او از غم و یک عمر عزاداری کرد 2 وقت آن است گرفتارعزیزی باشیم در همه عمر هودار عزیزی باشیم
زهر نوشیده و پوشیده به تن رخت سفر وقت آن است عزادار عزیزی باشیم 3 گریه هایش همه از حادثه ی عاشوراست بر لبش از غم بابا همه دم واویلاست
زهر نوشیده و در بستر مرگ است آقا خیمه ی غم ز عزایش به دل ما بر پاست 4 زهر نوشیده و می سوخت تمام جگرش بسته بود او به یقین توشه و بار سفرش
لب او خشک تر از حلق علی اصغر(ع) بود روضه ی مشک و عطش خواند ز داغ پدرش 5 سهمش از حادثه ی کرب و بلا ماتم بود دل او در همه ی عمر لبالب غم بود
گریه هایش همگی بوی محرم می داد دامنش از غم سالار شهیدان یم بود 6 دل او صبح و مسا آینه ی ایمان بود چشمش از خوف خدا در همه دم گریان بود
زهر نوشیده و آتش جگرش را می سوخت آتشی که به همه زندگی اش پایان بود
|
چهارشنبه 97 مهر 11 |
نظر
|
|
|
|