جان می دهیم در قدم با مرام ها
آنان که پیش دل بگشودند دام ها
وقتی مقامشان برسد تا خود خدا
آورده کم مقابل آنها مقام ها
می خواستم که وصف کمالاتشان کنم
اما نبود در خور آنها کلام ها
ای خوش هر آن که نوکر دربارشان شود
زیرا که هست هر دوجهان از غلام ها
تسبیح صبح و ظهر و شبم نام نیکشان
دارد خدا به محضر آن ها سلام ها
هستند چون که تاج سر اهل آسمان
در عرش دیده اند ز حق احترام ها
آنکس که داد هستی خود را به راهشان
بگرفت از خدا، به خدا احتشام ها
بی یاد و نامشان دو جهان را صفا نبود
یارب مگیر از بشر این اهتمام ها
بخشیم جان و هستی خود را به راهشان
ما بی خیال زخم زبان از عوام ها
با افتخار کعبه نماید طوافشان
کعبه کند به حضرتشان استلام ها
هر دو جهان فدای یکی تار مویشان
جان ها فدای خاک قدوم امام ها