شعر شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
|
|
یوسف زهرا(س) اسیر بند زندان گشته است درغم او حلقه ی زنجیر گریان گشته است
صد شرر بر جان او افتاده از زهر جفا بس که می سوزد تنش، افتان و خیزان گشته است
چاه زندان قتلگاه او شد از جور زمان در عزایش آسمان هم اشک ریزان گشته است
سوخت مغز استخوان شیعیان از داغ او چشمشان خون است و دلها نیز سوزان گشته است
بهر حفظ دین و ایمان داده جان خویش را هر مسلمان زاده ای سر در گریبان گشته است
گشته از چه صورتش مانند زهرا(س) نیلگون؟ صورت او نیلی از رنج فراوان گشته است
حلقه ی زنجیر بوده محرم اسرار او حلقه ی زنجیر از داغش پریشان گشته است
خورده صدها تازیانه چون درون بند ظلم تازیانه سخت از کارش پشیمان گشته است
باغ دین در آتش بیداد می سوزد مدام گلشن دین زین مصیبت چون نیستان گشته است
در عزایش می زند دست عزا بر سر رضا(ع) غم به قلب حضرت معصومه(س) مهمان گشته است
|
پنج شنبه 98 فروردین 8 |
نظر
|
|
|
|