مرا دیوانه می خوانند در میخانه عاقل ها
همان هایی که می دانند خود را جزو کامل ها
مرا راهم نمی دادند دانایان به جمع خود
مبادا کم کند از علم آنها جهل جاهل ها
به من گفتند کمتر کن از این پس عشق بازی را
که هردم عشق بازی ها پدید آورده مشکل ها
من استفتاء نمودم راز عشق و عشق بازی را
نجستم پاسخی اما به توضیح المسائل ها
نباید دور باطل زد در این دار فنا هرگز
کسی نابرده سودی از دویدن حول باطل ها
چنان دست گدایی سوی آل الله باید برد
که گردی زین عمل ضرب المثل در بین سائل ها
علی(ع) اول علی(ع) آخر علی(ع) ظاهر علی(ع) باطن
علی(ع) برده دل از شیعه درست از آن اوایل ها
دو چشمم آرزوی دیدن آل علی (ع) دارد
خوشا آنان که می بینند این شکل و شمایل ها
همیشه کو به کو گردم که جویم محفل انسی
که دل ها برده اند آنان فقط از این محافل ها
تمام هستی خود را دهم در راه آل الله(ع)
اگر چه بشنوم طعن از همه اوباش و غافل ها
به گرداب بلای دوری از مولا گرفتارم
خدایا از تو میخواهم فقط آرام ساحل ها