حرم بی چراغ
|
|
یک عمر در عزای تو رنجیده ام ز دور شب تا سحر ز داغ تو نالیده ام ز دور "من غربت حریم تو را دیدهام ز دور یک عمر دور قبر تو گردیدهام ز دور"
هستند شیعیان جهان مبتلای تو بود و نبود و دار و ندارم فدای تو "نگذاشتند دستـه گل آرم بـرای تو از اشک بر مزار تو گل چیدهام ز دور"
چون آمدن کنار تو ممنوع بود و هست روبیدن غبار تو ممنوع بود و هست "بوسیدن مـزار تـو ممنـوع بود و هست قبر تـو را ستـادم و بوسیدهام ز دور"
می خواستم ز اشک دو چشمم وضو کنم از خاک قبر تو طلب آبرو کنم "میخواستم مزار تو را شستشو کنم کردم نثار، خون دل از دیدهام ز دور"
آورده باد جلوه ای از آن شمیم را صدها سپاس حضرت رب کریم را "سازد خموش روز قیامت جحیم را اشکی که بر مزار تو پاشیدهام ز دور"
آقا تویی به روز قیامت مرا شفیع ای آن که هست نزد خدا جای تو رفیع "تا کسب آبرو کنم از روضه بقیع صورت ز خاک قبر تو پوشیدهام ز دور"
من در غم شهادت تو گریه کرده ام یک عمر در زیارت تو گریه کرده ام "هر روز بهر غربت تـو گریه کردهام هر شب ز درد و داغ تو نالیده ام ز دور"
بر لوح و حجر و فرش و قلم مانده داغ تو بر پارهپاره ی جگرم مـانده داغ تو "باشد بهشت مـن حرم بیچراغ تو یک عمر دور قبر تو گردیده ام ز دور"
|
پنج شنبه 98 تیر 6 |
نظر
|
|
|
|