سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

قانون محبت

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 818808
بازدید امروز :111
بازدید دیروز : 341
تعداد کل پست ها : 1320

 

قبر خاکی

من قبر خاکی تو را مرقد تصور می کنم 
مولا به روی قبر تو گنبد تصور می کنم

هر دم به پای دل شوم، من زائر کوی شما
من قبر ویران تو را مشهد تصور می کنم 

ده ها شبستان و رواق،صحن و سرا با صد اتاق
قبر تو را من کعبه ی ایزد تصور می کنم 

وقتی که وارد می شوم،از سمت باب الفاطمه(س)
مرّاث و مداح تو را احمد(ص) تصور می کنم

من می سپارم گوش جان بر نغمه ی مداح تو
خود را میان زائران اسعد تصور می کنم

هر دم شهادت می دهم تو حجت اللهی حسن(س)
در ذهن خود این جمله را اشهد تصور می کنم 

عمری نشستم درکمین،در یاری قران و دین
ویرانه ی قبر تو را، مرصد تصور می کنم 

تو حجت اللهی و من، در فکر دیدار توام
زیرا که دیدار تو را، مقصد تصور می کنم

تو جانی و جانان من، تو دینی و ایمان من
خود را فدایی تو صد درصد تصور می کنم 



سه شنبه 99 مهر 22 | نظر

 

یا حسن علیه السلام

مولود ماه ذکر و دعا می شود حسن(ع)
در حق کسی که گشته فنا می شود حسن(ع)
«مجموعه صفات خدا می شود حسن(ع)
اسماء ذات در همه جا می شود حسن(ع)»

وقتی خدا به درد بشر می دهد دوا
یا یک نفر به عالم هستی دهد صفا
«صد تا پسر به فاطمه روزی کند خدا
یا می شود حسین(ع) و یا می شود حسن(ع)»

دنیا به حال ما و شما غبطه می خورد
بر حال شیعه روز جزا غبطه می خورد
«جبریل هم به رتبه ی ما غبطه می خورد
وقتی که همنشین گدا می شود حسن(ع)»

راه حسن(ع) طریق کمال و سعادت است
راهی که روشن است و مسیر هدایت است
«وقتی که رنگ سبز مقام سیادت است
امروز سیدالشهدا می شود حسن(ع)»

لبریز گشته است ز نامش سبوی ما
خورده گره به نام حسن آبروی ما
«از برکت حسین(ع) حسین(ع) گلوی ما
یک روز می شود همه جا می شود حسن(ع)»

از تخته های در که همه سوخته شده
از آتشی که از سقیفه افروخته شده
«از تخته پاره های به هم دوخته شده
با زحمت حسین(ع) جدا می شود حسن(ع)»

پنداشتند زینب کبری(س) شکیب نیست
این داغ ها به زینب کبری(ع) قریب نیست
«از تیرها مقطعه کردن عجیب نیست
حا، سین، و نون هجا به هجا می شود حسن(ع)»



چهارشنبه 98 آبان 1 | نظر

 

هشتم شوال

گشته ویران
بارگاه قدس انوار الهی
قبرهای جمله خاکی   
بی ضریح و سایبان
در کوره ی گرمای خورشید
زین مصیبت
اشک غم جاری است
از ابر دو چشم آسمان هم
خادم این قبرها
باران اشک مومنین است
صحن آنها
وسعتش تا قلب پاک متقین است
می توان دریافت اوج غصه را
از سنگ ها ی داغ صحرا و بیابان
بادها هم خاک غم ریزند بر سر
قبرهای گشته ویران
جمله شب ها
فاقد شمع و چراغان
ظهرهای داغ و سوزان
هشتم شوال شد
وهابیت
این دشمنان دین و قران
بقعه ها
گلدسته ها را
یک به یک بنموده ویران
بی ضریحی ها فراوان
گشته چون ویرانه حتی بیت الاحزان
دیگر اینجا را نخوانیدش بقیع
اینجاست کوی بغض ها و غصه ها
اندوه  ها و درد ها و ناله ها
اشک فراوان
جملگی
در سینه
پنهان



دوشنبه 98 خرداد 20 | نظر

 

قبرهای بی ضریح

کاش بر سر سایبانی داشت قبرهای بی ضریح
دست کم یک روضه خوانی داشت قبرهای بی ضریح

کاش می شد در کنار قبر ها خون گریه کرد
چشمه از اشک روانی داشت قبرهای بی ضریح

کاش می شد سجده ای بر خاک زد در آن دیار  
کاشکی جای اذانی داشت قبرهای بی ضریح

هشتم شوال ویران شد قبور اهل بیت(ع)
کاش قبه یا نشانی داشت قبرهای بی ضریح

غربت آنجا می زند موج از جفای دشمنان
کاش هر شب زائرانی داشت قبرهای بی ضریح

گرچه لبریز است دل از حب آل مصطفی(ص)
کاش بر سر عاشقانی داشت قبرهای بی ضریح

گرد غربت را چه می شد می زدود از قبرها
کاشکی خانه تکانی داشت قبرهای بی ضریح

دم به دم شوق زیارت شعله ور در جان ماست
کاش هر دم کاروانی داشت قبرهای بی ضریح



یکشنبه 98 خرداد 19 | نظر

 

شعر ولادت کریم اهل بیت علیهم السلام

دل از ولادت مولود عشق مسرور است
به خنده لب بگشائید موسم سور است
بنوش باده ز جامش هر آنچه مقدور است
«میان ارض و سما بزم شادی و شور است
به روی دست نبی(ص) آیه‌هایی از نور است»

امیر عشق زند بوسه ساغر خود را
کند نظاره به صد شوق کوثر خود را
بتول(س) می نگرد ماه انور خود را
«بغل گرفته نبی(ص) سبط اکبر خود را
و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است»

امیر عشق مکرر به گوش او می گفت:
به شوق حضرت مادر به گوش او می گفت:
به صبح و شام پیمبر(ص) به گوش او میگفت:
به سبک سوره ی کوثر به گوش او می گفت:
«خوشا به حال رسولی که با تو محشور است»

به آیه های خدای کریم تفسیرند
به شب به راز و نیاز و به روز چون شیرند
کنار سفره ی مولا گرسنگان سیرند
«به رزق خوان حسن(ع) عالمی نمک گیرند
عزیز حضرت زهرا “کریم” مشهور است»

به غیر آل علی(ع) دلستان نمی خواهیم
به غیر باغ حسن(ع) گلستان نمی خواهیم
به کوی عشق که نام و نشان نمی خواهیم
«زدست هیچ کسی لقمه نان نمی‌خواهیم
کرامت حسنی با مزاجمان جور است»

به چهره نور خدا برترین نشانه ی ماست
به لب نوای حسن(ع) بهترین ترانه ی ماست 
دم از ولای حسن(ع) ورد عاشقانه ی ماست
«گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ی ماست
نظر به منظر جانان مراد و منظور است»

به دام زلف سیاهش اگر گرفتاریم
اگر که در ره او مرد جنگ و پیکاریم
اگر که در طلبش بیقرار و تب داریم
«به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم
»
هزار حیف ز ما قبر خاکی اش دور است



یکشنبه 98 اردیبهشت 29 | نظر

 

مهر حسن(ع)

آتش از مهر حسن(ع) همچون گلستان می شود
قلب شیعه از قدومش نور باران می شود

می رسد در نیمه ی ماه صیام آن ماهتاب
روشنی بخش جهان، آن ماه تابان می شود

رخت می بندد غم از قلب تمام شیعیان
شادمانی تا ابد در سینه مهمان می شود

میوه ی قلب رسول الله (ص)، آن محبوب حق
مایه ی آرامش قلب جوانان می شود

می گشاید با قدوم خویش درهای بهشت
خرّمی می آید و نعمت فراون می شود 

 پا گذارد بر زمین فخر جوانان بهشت
می رود فصل خزان، گاه بهاران می شود

هرکجا نور است آنجا نیست از ظلمت اثر
می رسد او، دیو و اهریمن گریزان می شود

گر نسیمی از سر کویش وزد سوی جحیم
سرد خواهد شد جحیم و همچو بستان می شود

گر که کافر بشنود وصف کمالات حسن(ع)
حمد و تهلیل خدا گفته، مسلمان می شود

از برای دیدن حُسن دل آرای حسن(ع)
دیدگان مردم دنیا فروزان می شود

تهنیت گویان به یکدیگر تمام عرشیان
عرش از یمن قدوم او چراغان می شود

بر لب شیعه برویدغنچه ی لبخند باز
دل شود شاد و لب غمدیده، خندان می شود

معنی آیات قرانند آل مصطفی(ص)
می رسد بعد از علی(ع) معنای قران می شود

من گنهکارم، امامم شافع روز جزاست
با وجودش سختی محشر چه آسان می شود



دوشنبه 97 خرداد 7 | نظر

 

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع)

سبز به یمن مقدمت گلشن و باغ دین، حسن(ع)
 خنده نشسته بر لب سید مرسلین، حسن(ع)

ورد لب دخت نبی(س)، شکر خدای سرمد است
سجده شکر می کند امیرمومنین(ع)، حسن(ع)

حسن تویی و وصف تو نقل همه محافل است
ای تو شبیه مصطفی(ص)، امام متقین، حسن(ع)

نیمه ی ماه رمضان، چشم گشودی به جهان
ای تو میان خوبها، از همه بهترین، حسن(ع)

کلام توست جمله نور، بیان توست چون عسل
وقت سخن بریزد از لب تو انگبین، حسن(ع)

کریم آل مصطفی(ص)، معنی هل اتی تویی
ماه خجل ز روی تو، سید مه جبین، حسن(ع)

زینت عرش کبریا،آل محمدند و بس
تاج سر ملائک و به عرش حق نگین، حسن(ع)

حسن جمال روی تو طعنه زند به آفتاب
گفته خدای لم یزل، تو را صد آفرین، حسن(ع)

ای که تویی واسطه ی فیض خدای لم یزل
کهف حصین تو هستی و کوثر و نور و تین، حسن(ع)

نامه ی اعمال مرا به دست چپ نمی دهند
امید من به دست تو به روز واپسین، حسن(ع)

در همه عمر دم زدم، من از ولایت شما
خوشا که با شما شوم انیس و همنشین، حسن(ع)

دست مرا بگیر تا ره نبرم به گمرهی
چون که نشسته اهرمن بر سر ره کمین، حسن(ع)

تا که مراست جان به تن ورد لبم حسن(ع)، حسن(ع)
کلام اولم تویی، کلام آخرین، حسن(ع)



سه شنبه 97 خرداد 1 | نظر

 

خاک غم

رفتی که زینب (س) خاک غم بر سر بریزد
رفتی که خون از دیده ی خواهر بریزد

چون لخته های خون تو در تشت می ریخت
دیدم که خون از چشم های تر بریزد

تابوت تو چون سنگ باران شد حسن جان
خون جگر از دیده ی مادر بریزد

براهل عالم سخت و سنگین است این داغ
هر جا گذر کردم غم محشر بریزد

آیات قران هم عزادار تو هستند
از دیده اشک سوره کوثر بریزد

شهر مدینه رخت غم پوشیده بر تن
اشک از دو چشم شهر پیغمبر بریزد

جنات رضوان گرچه جای حزن و غم نیست
اشک از دو چشم حیدر صفدر(ع) بریزد

هفت آسمان از داغ تو اندوهگینند
حتی غم از چشمان هر اختر بریزد

هر شیعه از داغ تو می سوزد شب و روز
اشک غم از چشمان هر مضطر بریزد

سیلی به روی مادرت در کوچه می خورد
از رهگذرها اشک در معبر بریزد

از روضه جانسوزت ای خورشید تابان
هر دیده خون در پای هر منبر بریزد



چهارشنبه 96 آبان 24 | نظر

 

کریم کریمان

جنس صفات حضرت مولا خدایی است
 حسن جمالش آینه ی حق نمایی است

باید که ما به حضرت او اقتدا کنیم
زیرا که کار حضرت او رهنمایی است

راهش درست تا به خداوند می رسد
از جاده ای که جاده ی بی انتهایی است

وقتی که لب به حرف و سخن می گشاید او
جنس کلام حضرت مولا طلایی است

مولای ما کریم کریمان عالم است
ما کارمان به درگه مولا گدایی است

از خوان او تمام جهان فیض می برند
فرقی نمی کند که ریزه خور او کجایی است

اهل جهان اگر که به او بی وفا شوند
کارش به خیل اهل جهان با وفایی است

ای خوش به حال آنکه به او دل سپرده است
یعنی که پای تا به سر خود ولایی است



پنج شنبه 96 خرداد 18 | نظر

 

ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام

 السلام ای گل زهرا(س) چقدر زیبایی
چقدر ناز و قشنگی چه قد و بالایی

تو به پیغمبر اسلام(ص) شباهت داری
نور چشم علی (ع) و فاطمه ی زهرایی

محو رخسار تو شد هر که تماشایت کرد
زیر لب گفت: عجب چهره، عجب سیمایی

شکر ما بر سر خوان کرمت ریزه خوریم
حمد لله که داریم جنین آقایی

ای کریمی که کریمان به شما رشک برند
چون که در بین کریمان تو یک استثنایی

خبر آمد که تو مولای خلایق شده ای
شکر حق را که به ما داده چنین مولایی

هر چه خواندیم ز قران همه در وصف تو بود
گوئیا تو به همه وحی خدا معنایی

ای که دانای همه علم کتابی چو علی(ع)
کس ندیده به جهان مثل شما دانایی

من که یک عمر نگفتم به جز از مدح شما
چشم امید من و دست تو در فردایی



چهارشنبه 96 خرداد 17 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin