سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

قانون محبت

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 818314
بازدید امروز :169
بازدید دیروز : 63
تعداد کل پست ها : 1320

 

شعر ولادت امام صادق علیه السلام

شب تیره طی شد سحر آمده
بده مژده شهد و شکر آمده

خدا هدیه ای داد بر اهل دین
سپس گفت بر خویش صد آفرین

گل خاتم المرسیلن(ص) آمده
امید دل موءمنین آمده

مصفا شده عرش در مقدمش
گل آذین شده فرش در مقدمش

ز چشمش گل رازقی می چکد
و از نام او عاشقی می چکد

به اهل جهان سرور است و امیر
به تقوا و پاکی ندارد نظیر

مسیح است شاگردی از مکتبش
و خورشید کوچکترین کوکبش

قدم تا که زد بر زمین آن امام
خدا گفت بر او درود و سلام

ز اهل جهان دارد او برتری
صفاتش همه احمدی، حیدری

نبی(ص) را وصی اوست همچون علی (ع)
به هفت آسمان کار او رهبری

امام بشر، حجت الله اوست
به سرّ دو عالم هم آگاه اوست

بصیر و بلیغ است و پاک و شریف
به هر بحث علمی ندارد حریف

به ابناء آدم کند سروری
به افلاکیان کار او رهبری

بهشت برین جلوه ی روی اوست
بشر را سعادت، سر کوی اوست

قسم بر کسی که مرا خالق است
همه هستی ام، حضرت صادق(ع) است

امام است و تاج سر موءمنین
هدایتگر آسمان و زمین

رسد راه او تا بهشت برین
همان مقصد سید المرسلین (ص)

زلال است چون چشمه ی سلسبیل
غلام در خانه اش جبرئیل(ع)

جگر گوشه انبیاء صادق(ع) است
و نور دل اولیاء صادق (ع) است

بقیعش بهشتی است روی زمین
ربوده دل و هوش اهل یقین

به وحی خداوند معناست او
فقیهی توانا و داناست او

همه ذکر صبح و شبم نام اوست
خوشا آن که تسلیم اسلام اوست

هر آن کس که باشد ولایت مدار
به دنیا و عقبی شود رستگار

نپوشیده ام تا که بر تن کفن
نگویم به جز مدح صادق(ع) سخن



چهارشنبه 95 آذر 24 | نظر

 

قافیه غم

قافیه های شعر اگر قافیه های غم شود
غصه و اندوه و بلا نهفته در قلم شود

شاعر اگر که غصه را قرین شعر خود کند
سروده های او همه چو شعر محتشم شود

خبر دهد اگر که او کشته شده امام دین
چشم همه جهانیان، ز غصه  همچو  یم شود

شعله زند شرار غم  ز بیت بیت شعر او  
چنان که از شرار  غم سوخته صد حرم شود

شاعر دل شکسته گر  لب بگشاید به سخن
سینه ی اهل معرفت پر از غم و الم شود

خانه ی پیشوای دین سوخت از آتش ستم
تا به دل جهانیان شعله از این ستم شود

امام مومنان اگر بست دو چشم از این جهان
رخت عزا به قامت هر عرب و عجم شود

بانی فقه جعفری شهید راه حق که شد
قامت اهل آسمان ز بار غصه خم شود



چهارشنبه 95 مرداد 6 | نظر

 

کاروان غم

تا روضه خوان روضه ی دیوار و در شدیم
بر تاج شیعه بودن خود مفتخر شدیم

با پای دل به شام بلا رفته ایم ما
با کاروان غصه و غم همسفر شدیم

هم در عزای آل عبا(ع) گریه کرده ایم
هم سوختیم از غم و هم نوحه گر شدیم

افتاد آتش از غم صادق(ع) به جان ما
از خون دل ز داغ غمش دیده تر شدیم

از شعله های زهر، جگر پاره پاره بود
ما از مصیبت و غم او محتضر شدیم

آمد خبر که پر بگشوده به آسمان
از پای تا به سر همه غم، زین خبر شدیم

مولای ما به سوی جنان پر گشود و رفت
ما خاک غم ز داغ غم او به سر شدیم



دوشنبه 94 مرداد 19 | نظر بدهید

 

شعر شهادت حضرت امام صادق علیه السلام

افتاده آتش از غم صادق(ع) به جان ما
خون می چکد ز دیده ی پیر و جوان ما

زهر جفا شرر زده بر جان حضرتش
پوشیده رخت غم به تن خود جهان ما

شد طاق طاقت همه ی ما در این عزا
رفته ز کف قرار و چنین شد توان ما

دوران شادمانی شیعه به سر رسید
شام سیاه غصه و غم شد زمان ما

اوج حجاز با غم ما سازگار نیست
حزن صبا گزیده شده در اذان ما

دنیا ز داغ حضرت صادق(ع) پر از غم است    
پاشیده بذر غصه مگر باغبان ما

بنشسته ایم در غم صادق(ع) به خاک غم
حزن و عزا و غصه و غم سایبان ما

دل های ما به سوی بقیع است رهسپار
دریای غصه گشته دل ساربان ما

فصل عزای حضرت صادق(ع) رسیده است
فصل شکوه غصه و فصل خزان ما

یارای صبر در غم او نیست شیعه را
قد کمان و اشک دو دیده نشان ما



دوشنبه 94 مرداد 19 | نظر بدهید

 

اعجاز عشق

ای سجده گاه صدق و صداقت تراب تو
تو ترجمان وحیی و قران کتاب تو

باغ جنان بدون شما همچو گلخن است
بوی خوش بهشت برین از گلاب تو

دنیا بدون نور شما، همچو ظلمت است
روشن شده است هر دوجهان زافتاب تو

شد هدیه از خدا به شما عالم وجود
بر ما رسید رحمت حق از سحاب تو

سرخوش شوم چو می شنوم نام نیکتان
مستم همیشه از می ناب و شراب تو

چون میرسد طریق شما تا خود بهشت
 آباد شد کسی که بشد او خراب  تو

زهر جفا شرر زده بر جانت ای امام
ما نیز داغدار غم بی حساب تو

دریا شده است دامن ما از سرشک غم
روز جزاست  دیده به دست جناب تو

با باری از گناه شوم راهی بهشت
اعجاز عشق کار تو و انقلاب تو



یکشنبه 94 مرداد 18 | نظر بدهید

 

شعر ولادت حضرت امام صادق علیه السلام

عرش با فرش و لوح و قلم، سر به فرمان حضرت صادق(ع)
و ملائک به افتخار تمام، همه دربان حضرت صادق (ع)

سروها سر به سجده آوردند، کاج ها هم رکوع می کردند
تا که بگذاشت پای در عالم، سرو بستان حضرت صادق(ع)

عرش اعلی شده چراغانی، عرشیان جمله در غزل خوانی
ابر رحمت دوباره بارانی، در بهاران حضرت صادق(ع)

درس آموز مکتبش بسیار، مومنین از ندای او بیدار
علما جمله نکته آموزند، در دبستان حضرت صادق(ع)

مایه فخر امت اسلام، بانی فقه و ناشر احکام
شیعه ایمان به حضرتش آورد، شد مسلمان حضرت صادق(ع)

مایه فخر آل اطهار(ع) است، سخنانش همه گهر بار است
شد دلیل حقیقت اسلام، جمله برهان حضرت صادق(ع)

درد از نام او شفا گیرد، فانی از نام او بقا گیرد
و شفا و بقا به ما بخشد ، فضل و احسان حضرت صادق(ع)

پرتو نور او مه خورشید، حافظ دین و مکتب توحید
روشنی بخش راه گمراهان، شمس تابان حضرت صادق(ع)

ای خوشا آن که شیعه ی او شد، گل شد و مثل غنچه خوشبو شد
در ره حفظ مکتب اسلام، گشت سلمان حضرت صادق(ع)



سه شنبه 93 دی 16 | نظر بدهید

 

غم

به جای اشک خون از دیده ی غمناک من جاریست
گمانم ضربه ی بر دل نشسته ضربتی کاریست

بنالم تا سحر امشب ز داغ حضرت صادق(ع)
شب از غصه نالیدن شب تا صبح بیداریست

تمام عالم هستی لباس غم به تن دارد
تمام سینه ها تبدار، گویا فصل بیماریست

امام جعفر صادق(ع) از این دنیا سفر کرده
ز داغش کار دل ناله، و کار دیدگان زاریست

در و دیوار فردوس برین رنگ عزا دارد
و زهرا (س) با امیر المومنین(ع) گرم عزا داریست



یکشنبه 92 شهریور 10 | نظر بدهید

 

در دام طوفان

در یای چشمانم دوباره کرده طغیان
جاری ز بحر چشم من سیلی خروشان

درد غم و داغی به سینه دارم امشب
که این درد را با هیچ دارو نیست درمان

من نیستم تنها اسیر دام غمها
افتاده هر آزاده ای در دام طوفان

خیل ملائک در سما اندوهگینند  
و از غصه سرها را نهاده بر گریبان

هر جا که بنمایی نظر آنجا ببینی
جمعی نشسته غصه دار و دیده گریان

داغ عزای حضرت صادق (ع) رسیده
شد کشته صادق(ع) مظهر الطاف یزدان

ما شیعیان با نام صادق(ع) زنده هستیم
در قلب ما جا دارد و بر ماست چون جان

از نور او خورشید بر ما می درخشد
او منبع نور است و خورشید درخشان

گر طالب تفسیر آیات خدایی
او هست تفسیر همه آیات قران

بر ما بتابد روز و شب انوار رویش
او هست نجم و ماه و او خورشید تابان

ای مومنین او مظهر ایمان و تقواست
او حجت حق است و معیار ایمان



دوشنبه 91 شهریور 20 | نظر بدهید

 

قصه گوی غصه های شیعه ام

دیده ام امروز دریای غم است
خانه ی دل نیز ماوای غم است

قصه گوی غصه های شیعه ام
بشنو آوایم که آوای غم است

ماهی دریا و مرغ آسمان
جملگی دلهایشان جای غم است

در غم و اندوه شد دنیا فرو
این جهان امروزدنیای غم است

ورد لبها شعر حزن انگیز غم
ناله ها را سر به سودای غم است

غصه هم در دام غم شد مبتلا
بر لبش شعر غم افزای غم است

درعزای پیشوای شیعیان
غم فزون بر جمله غمهای غم است

داغ جانسوز امام صادق و
محشر کبرا و غوغای غم است



یکشنبه 89 مهر 11 | نظر بدهید

 

شهادت امام جعفر صادق (ع)

کباب از ظلم منصور است قلب مصطفی امشب
به جنّت اشگ ریزان است از غم مرتضی امشب

شب مرگ فضـــیلت باشد امشب ای مسلمانان
زمین و آســـمان یکسر شـــده ماتم سرا امشب

امام ششمین مســـــموم شد از کینه ی منصور
دلش لبریز خون از صدمه ی زهر جـــــــفا امشب

چه زهری بود که آتــــش زد به جان جعفر صادق
نمود آن شاه دین را از عزیزانــــــش جدا امشب

یتـــیم و بی پدر گشــــــتند جمـــــله شیعیان او
بسوزد قلب هر شیعه از این ماجـــــــــرا امشب

نهد ســـــر بر ســـر زانوی غم صدیقه اطهر(س)
بنالد در عـــــزایش از جگر شــــــیر خدا امشب

خـــــدا می داند و قلـــــب امام هفتــــــمین ما
که چون شد قامت سروش از این ماتم دو تا امشب

خزان ظلم آمد بر گلســــــتان نبی (ص) امشب
که بلبل های زهرا گشـــــته در آه و نوا امشب



جمعه 87 آبان 3 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin