تشنه ام تشنه آب می خواهم
جرعه ای هم شراب می خواهم
در شب ظلمت جدایی یار
ای خدا آفتاب می خواهم
از لبان به مثل گوهر او
مصرعی شعر ناب می خواهم
قلب من قاب عکس مهر و وفاست
عکسی از بهر قاب می خواهم
بهر جان باختن به مقدم دوست
چند زرعی طناب می خواهم
دارم ای دوست من سئوالی چند
فقط از تو جواب می خواهم
در عمل عشق را به من آموز
نه من از تو کتاب می خواهم
جز کبائر نمی کنم کاری
از چه رو پس ثواب می خواهم
همه در فکر جمع سیم و زرند
بالشی بهر خواب می خواهم
همه دنبال آب می گردند
و من اما سراب می خواهم
کودک اندرون من گوید
پارک - تفریح - تاب می خواهم
مد امروز هرچه بادا باد
آنچه گردیده باب می خواهم
از سکون و سکوت خسته شدم
اندکی هم شتاب می خواهم
کرده ام کار نا صواب بسی
راه کار صواب می خواهم
بس کنم این گزافه گویی را
آری یک انقلاب می خواهم
عشق تنها علی و آل علی است
شیعه ام بوتراب می خواهم