سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (183)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (38)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (20)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (31)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (18)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (52)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (24)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (16)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (233)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (186)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 842954
بازدید امروز :6
بازدید دیروز : 256
تعداد کل پست ها : 1385

 

شب قدر

شب قدر است و به درگاه خدا می نالم
روسیاهم من و شرمنده از این احوالم

عمر من طی شده در گمرهی و بی خبری 
گر چه افتاده ام از شاخه من اما کالم

بی نوا هستم و بیچاره و محتاج و فقیر
گر چه عمریست پی ثروت و کسب مالم

توشه ام هیچ ولی بار گناهم سنگین
منم آن مرغ که بشکسته به سنگی بالم

راه دور است و پر از حادثه و پیشامد
سفری سخت و تهی دست و پریشان حالم

هست پرونده ی من تیره تر از شام سیاه
شرم بادا به من از زشتی این اعمالم

بار سنگین گناهان کمرم را خم کرد
شرم دارم من از این قامت همچون دالم

از سحر تا به شبانگاه خطا پشت خطا
همه روزه به همین شیوه و این منوالم

بار عصیان و گناهم شده میلیون ها تُن
نیست اما عمل نیک یکی مثقالم

هست بر گردن من حق هزاران انسان
عاقبت می شکند گردنم از این شالم

عمر من طی شده در گمرهی و بی خبری
شده پاشیده به فرقم همه خاک عالم

عمر من طی شد و من غافلم از قبر و معاد
غافلم کرده ز عُقبی همه ی آمالم

نیک نامان جهان جمله فروتن هستند
من به اعمال بد و زشت خودم می بالم

سخت می ترسم از آن صحنه که هنگام ورود
کسی از آل علی(ع) نیست به استقبالم



سه شنبه 03 اسفند 28 | نظر بدهید

 

ولادت حضرت امام حسن مجتبی ع

فصل، فصل بهار قرآن است
باغ ایمان پر از شکوفه ی نور

اهل ایمان همه غزل خوانند
همه خوشحال و خرّم و مسرور

مردی از جنس نور آمده است
تا به روح بشر جلا بدهد 

آمده تا به ما زمینی ها
عزّت و شأن و اعتلا بدهد

شمس تابان، فروغ ایمان اوست
همه هفت آسمان به فرمانش

آمد او مقدمش مبارک باد
جان ما شیعیان به قربانش

او صفاتش همه محمدی است
گل زیبای گلشن طاهاست

تار و پود وجودش از نور است
صورت و سیرتش همه زیباست

کیست او، او کریم آل علی(ع) است
همه مهمان خوان او هستیم

شکر یارب که ما مسلمانیم
همگی شیعیان او هستیم

جنگ و صلحش همه برای خداست
با خدا بسته عهد و پیمان او

حافظ آیه های قرآن است
در ره حفظ دین دهد جان او

سینه اش مثل بحر پر گهر است
علم و حلمش زبانزد همگان

شرح و تفسیر آیه های خداست
حسن(ع) است و تجلّی ایمان

سخنانش نشانه ی نور است
روشنی بخش راه انسان هاست

به خداوندی خدا سوگند
رهنما در تمام دوران هاست

همه شب تا سحر علی(ع) گونه
گرم راز و نیاز با یار است

دست هایش بلند سوی خدا
چشم هایش ز خوف حق زار است

شده از مقدمش علی(ع) دل شاد
مصطفی(ص) شکر حق بجا آرد

فاطمه(س) شادمان و خرسند است
اشک شوق از دو‌ دیده می بارد

تهنیت بر تمام اهل جهان
روز میلاد حضرت نور است

هر که شد شیعه ی امام حسن(ع)
مزد او حوض کوثر و حور است

او کریم است و با خود آورده
معدنی از فضائل و برکات

می فرستیم ما به صوت جلی
دم به دم بر جمال او صلوات



پنج شنبه 03 اسفند 23 | نظر بدهید

 

تفاوت راه

فرق دارد راه ما من با شماها نیستم
شیعه هستم با شما مؤمن نماها نیستم 

می گذارم پا به جای پای مولایم علی(ع)
  هم مسیر جمعی از حیدر(ع) جداها نیستم

از خدا دم می زنید اما خدایتان بُت است
حق پرستم بنده ی این ناخداها نیستم

خواندن قرآنتان نوعی ادا بازی شده
من طرفدار چنین سبک و اداها نیستم

چون دعاهای شما یک نوع تنبل پروری است
هرگز آمین گوی این فرم از دعاها نیستم

راه حق رفتن بدون رهنما ناممکن است
همسفر با جمعی از بی رهنماها نیستم

نیست در رفتار من یک ذره هم رنگ ریا
عضو کانون شما اهل ریاها نیستم

بر سر عهدی که می بندم بمانم تا ابد
با هر آنکس کرده بر حیدر(ع) جفاها نیستم

می تواند هر کسی باشد برادر با شما 
من برادر با شما از خود رضاها نیستم

جای خون جاری است در رگ های من مهر علی(ع)
شکر یارب تابع حال و هواها نیستم 

یا علی(ع) گفتن کجا و با علی(ع) بودن کجا
با علی(ع) عشق است؛ با لحن و نواها نیستم

با علی(ع) هستی قدم بگذار بر چشمان من
نیستی گر با علی(ع)، من با شماها نیستم



چهارشنبه 03 اسفند 22 | نظر بدهید

 

وفات حضرت ام المؤمنین خدیجه س

از پای تا به سر همه ایمان و باوری
تو بهترین انیس و ندیم پیمبری

دارایی تو خرج حمایت ز دین شده
اسلام را معین و مددکار و یاوری

ام الائمه حضرت زهراست، دخترت
این فخر بس که مادر زهرای اطهری

مولا علی(ع) وصی و وزیر محمد(ص) است
دارد بتول(س) دخترت این گونه شوهری

باشد مقام قرب تو هم شأن انبیاء
جز مصطفی(ص) ز باقی پیغمبران سری

رفتی و گشته چشمه ی خون در عزای تو
چشمان مصطفی(ع) که ندارد مکرری

هم ناله اند اهل سماء در عزای تو
نالند مثل ام ابیها(س) و کوثری

پوشیده است رخت عزا عرش کبریا
مانده برای اهل سما دیده ی تری

رفتی و در غم تو زند دست غم به سر
کنده ز جا اگر چه علی(ع) درب خیبری

هستند مسلمین جهان داغدار تو
بانو عزای توست عزای سراسری

فردا دو چشم ماست به لطف و عنایتت
بانو شفیعه چون که به فردای محشری



یکشنبه 03 اسفند 19 | نظر بدهید

 

عابد و فاحشه

راندگان درگه حیّ رحیم
جملگی در گرد شیطان رجیم

نقشه ها را یک به یک رو می کنند
جمله اُستادند و جادو می کنند

جمله ی آن نقشه ها ترکیب شد
تا که طرح جامعی تصویب شد

مجری آن نقشه شیطانی جوان
رفت در نزدِ یکی از عابدان

روز و شب با سینه ای پر سوز و آه
داشت در ظاهر سخن ها با اله

دید عابد چون عبادت های او
کرد از حال خوش او پرس و جو 

گفت شیطان کرده ام من یک زنا
یاد آرم چون که از آن ماجرا

اشگ جاری می شود بر گونه ام
در عبادت زان جهت این گونه ام

مرد عابد خورد از شیطان فریب
کرد او قصد زنایی عن قریب

رفت نزد فاحشه او با شتاب
تا نماید در عبادت انقلاب

دست عابد را گرفت آنجا اله
تا نیافتد او در آن دام گناه

فاحشه تا چهره ی عابد بدید
در وجودش آتشی شعله کشید

فاحشه با مرد چون کنکاش کرد
مرد عابد راز خود را فاش کرد
 
فاحشه گفتا که از راه گناه
هیچ کس همدم نگردد با اله

توبه کن این نقشه ای شیطانی است
این طریق کفر و بی ایمانی است

فاحشه آن نقشه را خنثی نمود
فاحشه ابلیس را رسوا نمود

مرد عابد شرم کرد از کار خود
فاحشه شرمنده از کردار خود

طرح نو افکنده در افکار خویش
توبه کردند آن دو از کردار خویش

کرد یاری هر دو را حیّ رحیم
رسته اند از دام شیطان رجیم

نقشه ی ابلیس شد چون بر ملا
هر دو آوردند شکر حق به جا

چون خدا باشد رحیم و مهربان
دستگیری می کند از بندگان

گر خدا سازد رها دست بشر
آدمی گردد اسیر دام شر

با توکل بر خداوند رحیم
می رهیم از دام شیطان رجیم



سه شنبه 03 اسفند 14 | نظر بدهید

 

ماه مبارک رمضان

مژده مژده بهار قرآن است
مؤمنین شادمان و مسرورند

همه هستند میهمان خدا
بر سر سفره هایی از نورند

ماه ماه انابه و توبه
موسم بخشش گناهان است

فصل یاری گرفتن از قرآن 
وقت نه گفتنِ به شیطان است

ماه ماه قرائت قرآن
ماه ماه عبادت است و دعا

ماه ماه خدا خدا گفتن
موسم عاشقی است ماه خدا

رمضان ماه راز و ماه نیاز
تا سحر با خدا سخن گفتن

لطف حق را ببین که در این ماه
اجر دارد برای ما خُفتن

رمضان موسم عبادت و عشق
رمضان ماه بندگی کردن

رمضان فرصتی است ناب و قشنگ
ماه با عشق زندگی کردن

ماه رقص ستاره های قشنگ
ماه فرّ و شکوه ایمان است

ورد لب های مسلمین جهان  
دم به دم آیه های قران است

ماه امید و ماه شور و نشاط
مؤمنان موسم شکیبایی است

ماه تمرین صبر و طاقت و حلم
موسم رویش و شکوفایی است

ماه شب های قدر، ماه علی(ع)
ماه جوشن کبیر و ماه مُجیر

ماه امداد خواهی از الله
مدد از خالقی که هست نصیر 

ماه میلاد حضرت نور است
پا گذارد به خاک امام حسن(ع)

با قدومش صفا دهد به جهان
چشم آل علی(ع) همه روشن

مؤمنان شاکر خدا هستند
در سحرها و موقع افطار

سجده ی شکر آورند بجا
چون که هستند در صف ابرار

روزه داران و شیعیان علی(ع)
موقع خواندن کتاب خدا

من که سر تا به پا خطا هستم 
از شما دارم التماس دعا



شنبه 03 اسفند 11 | نظر بدهید

 

شعر میلاد حضرت ولی عصر عج

آمد از راه نیمه ی شعبان
روز میلاد حضرت نور است

تک تک شیعیان آل الله(ع)
دلشان غرق شادی و شور است

شده ملک زمین چراغانی
آسمان هم ستاره می بارد

حضرت نرجس(س) است خرّم و شاد
چون که یک ماه در بغل دارد

در دل عسکری(ع) شده قند آب
داده او را خدای او پسری

کَس ندیده است و کَس نخواهد دید
از ازل تا ابد چنین گهری

اهل جنت همه غزل خوانند
خنده روییده بر لبان همه

سجده ی شکر آورند بجا
ذکر و تسبیح در بیان همه

بزم شادی به عرش برپا شد
عرش حق را نموده اند آذین

نام مهدی(عج) است نقل محفلشان
گشته مداح جبرئیل امین 

گفت حیدر(ع) به فاطمه(س) تبریک
مقدم مهدی ات مبارک باد

پسری دیده بر جهان بگشود 
که به دستش شود جهان آباد

قدسیان بسته اند بار سفر
مقصد جملگی است ملک زمین

همه بر خاک پای حضرت عشق
از سر شکر می نهند جبین

دلبر و دلرباست این کودک
برده دل از اهالی دنیا

در میان تمام اهل جهان
نیست شخصی شبیه او زیبا

شرح و تفسیر عدل و داد است او
ریشه کن می کند سیاهی را

زندگی بخش و زندگی ساز است
می کند محو او تباهی را

ثانی مرتضی علی(ع) باشد
اوست دارای علم بی پایان

او خلاصه شده در این جمله
شرح و تفسیر و معنی قرآن

قبله ی متقین و ابرار است
اوست شرح اذان و صوم و صلات

بر جمال و جلال و طینت او
بفرستید دم به دم صلوات



چهارشنبه 03 بهمن 24 | نظر بدهید

 

شعر ولادت حضرت مهدی عج

به زمین خوش آمدی تو، تو که فخر آسمانی
 قدمت به روی دیده، که رئوف و مهربانی

به زمین قدم زدی تو که زمین صفا بگیرد
که به باغ آفرینش تو یگانه باغبانی

نکنم خلاف وعده نزنم ز دیگران دم 
که عزیز تر ز جان و همه دم سر زبانی

ز خدا طلب نمودم همه رحمت خدا را
به خدا قسم که آنچه طلبیده ام تو آنی

تو عنایت خدا و تو جمال کبریایی
که تو ترجمان وحیی که تو معنی اذانی

به خدا قسم به هر سو نگرم رخ تو بینم
که تو حاضری همیشه که تو ظاهر و عیانی

دل من حرمسرایت، همه هست من فدایت
بکشم نفس به شوقت، که تو خوبتر ز جانی

چه غمم به روز محشر ز هوای گرم و سوزان
که تو بهترین پناهی، به سرم تو سایبانی 



سه شنبه 03 بهمن 23 | نظر بدهید

 

تلنگر

بد بخت شد آن که باخته عقبا را
داده است ز کف راحتی فردا را

دم می زند از دین که به نانی برسد
بر پایه ی دین کرده بنا دنیا را



دوشنبه 03 بهمن 22 | نظر بدهید

 

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

آسمان ها ستاره می بارند
خبری ناب و تازه در راه است

پسری چشم بر جهان بگشود
که رقیب ستاره و ماه است

خنده روئیده بر لبان حسین(ع)
قند گردیده در دل او آب

پسری را گرفته در دامن
که ز زیبایی است چون مهتاب

پسر ارشد حسین(ع) است او
نام زیبای او علی اکبر(ع)

جلوه گر گشته است در ایشان
ویژگی های ناب پیغمبر(ص)

چشم بگشوده بر جهان اکبر(ع)
تا که از دین حق کند یاری

سجده ی شکر می کند حیدر(ع)
صلوات است بر لبش جاری

تهنیت گفت بر حسین(ع)، حسن(ع)
مقدم اکبرت مبارک باد

بر لبت خنده جاودانی باد
دل تو تا همیشه خرّم و شاد

میهمان حسین(ع) شد زینب(س)
تهنیت بر حسین(ع) و لیلا(س) گفت

چشمش افتاد بر رخ اکبر(ع)
بارک الله به سبط زهرا(س) گفت

لب آل علی(ع) همه خندان
همه در رفت و آمدند آنان

قدسیان شادمان و خرسندند
میهمان محمدند آنان

شده در مقدم علی اکبر(ع)
همه جای جهان چراغانی 

بوی عطر محمدی پیچید
چشم ها شد ز شوق بارانی 

هر کسی دید روی اکبر(ع) را
محو رخسار مثل ماهش شد

هر که چشمش به چشم او افتاد
مبتلایش از آن نگاهش شد

خُلق و خُویَش همه محمدی است
جلوه از نور احمدی دارد

به خدا این جمال و این سیرت
صلوات محمدی دارد



جمعه 03 بهمن 19 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin